صفحه اصلی فروشگاه آنلاین محصولات اخبار رویدادها ارتباط با ما درباره ما خواندنیها English
 
 

  • اصطلاحات فرش ماشيني و كفپوش



    لغات و اططلاحات تخصصي صنعت فرش ماشيني و كفپوش

    بيش از ۱۹۰ لغت و اصطلاحات تخصصي صنعت فرش ماشيني و كفپوش كه كاربرد بسيار زيادي در كارخانجات و كاتالوگ هاي ماشين آلات بافندگي فرش ماشيني و تافتينگ دارد.

    Area rugs: فرش های کفی– قالیچه یا فرشی که فقط قسمتی از کف را بپوشاند ( مثلاً چون بقیه کف از چوب یا مرمر است)

    Auxiliary weft : پود کمکی – پود کاذب در بافت لوپ

    Axminster : سبک بافندگی آکس مینسترکه در قرن هجدهم در آکس مینستر انگلیس به وجود آمد. در این روش ریشه های نخ خاب را به طور جداگانه از روی ماسوره برداشته و در فرش قرار می
    دهند.

    Beater : بیتر – زننده – کتک زن تکمیل

    Binding warp : چله شل باف – چله بافت

    Blurred contour : خطوط محو در نقشه

    Boarded carpet : فرش های حاشیه دار

    Body carpet : فرش بدنه – فرش های طرح دار یا ساده با پهنای برابر یا کمتر از 150 سانتیمتر

    Border : طره قالی – حاشیه نقشه

    Border line : خطوط حاشیه طرح

    Braided carpet : فرش قیطانی – کفپوش های دو رویه ای که خاب ندارند و از به هم دوختن قیطان و ریسمان به وجود می آیند.

    Broadloom carpet : فرش برادلوم– فرش عریض- عموما به فرشهایی اطلاق می شود که عرض آنها از ۱۲ فوت بیشتر باشد. اصطلاح برادلوم به بافت خاصی تعلق ندارد و فقط مربوط به عرض است.

    Broken pattern : نقشه شکسته- شکسته شدن نقشه بافت بعلت اشتباه بافنده یا خرابی کارت نقشه

    Broken pick : پود شکسته – کمبود قسمتی از پودکامل و اصلاح نشدن آن توسط بافنده

    Brushing : برس زنی

    Brussels carpet : قالی بروکسل – فرش خاب حلقه ای از جنس نخ های پشمی یا فاستوني که در ماشین های مجهز به ژاکارد بافته می شود. این فرش را بر اساس تعداد رنگ (سه رنگ، چهار رنگ،...  تا شش رنگ) می شناسند. بعضی ها نام Body Brussels به آن داده اند.

    Buckling : بغ کردن- موج دار شدن- فرشی که به خاطر موج دار بودن نمی توان روی زمین پهن کرد.

    Bumping : کوبیدن دفتین- اشكالي در دستگاه هاي بافندگي تاري پودي

    Carpet density : تراکم فرش – تراکم پودی فرش

    Carpet loom : ماشین بافندگی فرش

    Carpet roll : رول فرش – طاقه فرش

    Carpet tile : قطعه فرش – عموماً به فرش های مربعی شکل گفته می شود که اندازه آنها ۱۸ در ۱۸ اینچ است و از فرش های عریض برش داده می شوند.

    Carpet surface : رویه فرش

    Carpet with shadow effect : فرش سایه نما

    Carriage rail : ریل تیغ

    Carving : کنده کاری – برجسته زنی
    Chain warp : چله شل باف

    Chenille Axminster : نامی که اشتباهاً به فرش های شنیل داده اند.

    Chenille carpet : فرش شنیل- نوعی فرش ماشینی لوکس و گرانقیمت که برای خاب از نخ شنیل و برای تار از پنبه اسفاده می کنند. تعداد رنگ آن نامحدود است. به خاطر نحوه تغذیه نخ های رنگ به دستگاه که شبیه آکس مینستر است، بعضی ها به اشتباه شنیل آکس مینستر گویند.

    Chor : رنگ

    Clinging : گیرکردن نخ به نخ مجاور یا چیز دیگری

    Cloth take-down : قسمت پیچش

    Coarse rug : افرش ضخیم – فرش با خاب زیاد

    Cob webbing : تارعنکبوتی- حالت شدیدتر پرزدهی فرش که الیاف آزاد سطح فرش به هم چسبیده و تشکیل تارعنکبوتی می دهند.

    Color frame : تعداد رنگ ماشین بافندگی

    Comber board : کمبر برد– صفحه سوراخدار بالای میل میلک های ژاکارد که هارنیش از آنها عبور می کند.

    Computer grade carpet : فرش هایی که به خاطر تولید کمتر الکتریسیته ساکن، در زیر یا محیط اطراف کامپیوترها استفاده می شوند.

    Cone : بوبین – دوک – بسته نخ

    Contract carpet : فرش سفارشی

    Contracted cloth : کچلی - قسمتی از فرش که ارتفاع خاب کمتری دارد

    Contraction : کچلی خاب

    Cop winding : کوپس پیچی

    Corinthian : سبک کرینت (آکس مینستر) که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود.

    Course : (1 رج – ردیف ۲) مرحله

    Crabtree : کرابتری – کمپانی بزرگ سازنده ماشین های آکس مینستر

    Crank shaft : میلنگ

    Creel : قفسه

    Creeling : پرکردن بوبین های خالی قفسه با بوبین های پر

    Creep operation : حالت تک ضربه

    Creep speed : سرعت تک ضربه

    Cropping : روکارگیری قالی

    Cross section : سطح مقطع

    Crossing : چپ راست گیری چله

    Crossing point : انقطه همسطحی وردها

    Cross shed position : نقطه همسطحی دهنه ژاکارد – دهنه كار متقاطع

    Crushing : نمدی شدن – حالتی که ضخامت فرش بر اثر نیروهای دینامیکی یا استاتیکی کاهش می یابد.

    Dancing roller : غلتک کشش آهار

    Day laborer : کارگر روزمزد

    Day work : روزمزدی

    Dead pile : خاب مرده – خاب ساكن

    Dead point : انقطه مرگ

    Decorative rug : قالی تزئینی

    Deflecting roll : غلتک راهنما

    Density : تراکم – تراکم تاری یا پودی

    Direct beaming : چله پیچی مستقیم

    Double cloth loom : نام دیگر ماشین های بافندگی Face-to-Face

    Double loop : حلقه دوبل

    Double pick : عیب دوپودی ( دو پود در یک دهانه قرار می گیرند )

    Double pile : گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند.

    Double point : گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند.

    Dummy weft : پود کاذب – پود فرعی

    Edging : حاشیه دوزی

    Edging blade : تراز کردن هارنیش ها

    Erection : نصب ماشین آلات

    ESD (Electrostatic Discharge) carpet : فرش ESD – فرش هایی که ولتاژ الکتریسیته ساکن آنها کمتر از 200 ولت است و برای محیط های الکتریکی مناسب هستند. این فرش ها را با چسب های رسانا به زمین متصل می کنند.

    Face to face carpet : فرش رویه به رویه – فرش به هم چسبیده – فرش رودر رو

    Fading : کم رنگی – کاهش تدریجی رنگ فرش براثر نور طبیعی و مصنوعی یا گازهای مخرب

    Fell : لبه کار – لبه فرش در امتداد دفتین

    Felting : نمدی شدن – تغییر حالت سطح فرش به خاطر فشرده شدن الیاف خاب

    File cut : دندانه تیغ شیرینگ

    Fillamentation : رشته رشته شدن – فيلامنتي شدن - رشته های شکسته ای که از بدن نخ بیرون می آیند.

    Filling brake : اترمز نخ پود

    Filling contraction : جمع شدگی پود (بافندگی)

    Float : نخ شناور – نخ نبافت

    Floating dead pile : خاب مرده شناور

    Floating : شناور - حالتی که خاب مرده در داخل فرش به صورت شناورحرکت می کند.

    Flocking : نقشه برجسته – روشی برای تولیدفرشهای نقشه برجسته

    Floral : فرشی که در آن نقش شاخ و برگ و گل و بوته باشد.

    Fluff : اپرز – موها و الیاف نرم و کوتاه – کرک

    Fluffing : پرزدهی – پرزهای روی فرش که از مرحله تولید باقی مانده اند اما پس از استفاده یا
    تمیز کردن محصول از بین می روند.

    Folded yarn : نخ چند لا

    Foot traffic unit : پاخوردگی- تعداد راه رفتن شخص در یک محل مشخص را گویند. این پارامتر به چهار دسته تقسیم می شود: ۱ (سبک: کمتر از ۱۰۰ بار در روز ۲) (متوسط: ۱۰۰ بار تا ۱۰۰۰ بار در روز ۳) سنگین: ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ بار در روز ۴) فوق العاده سنگین: بیش از ۱۰ هزار بار در روز

    Frame : دستگاه – ماشین – وسیله – ورد - رنگ

    Frieze yarn : نخ فریز– نخ هایی با تاب بالا که به ظاهر فرش حالت برآمدگی یا بوکله می دهند.

    Fringe : ريشه

    Fringing : ریشه دوزی

    Fuzzing : پرزدهی- سطح پرزدار فرش که به واسطه بیرون زدن الیاف بر اثر سایش به وجود می آید.

    Grading : درجه بندی

    Grey cloth : چبرزنت - کرباسی

    Grind stone : سنگ تیغ

    Hair carpet : فرش موئی – فرشی که از الیاف حیوانی نظیر بز و اسب و سایر حیوانات رمه بجز گوسفند بافته می شود.

    Hairiness : موئی شدن – پرزدهی سطح فرش که با برس و مکش خارج نمی شود.

    Hard weaving carpet : افرش ضد سایش

    Harness : ورد – ریسمان ژاکارد – هارنیش

    Harness angel : زاویه هارنیش - زاویه ورود نخهای هارنیش به ماشین بافندگی

    Harness crossing time : زمان بسته شدن دهانه نخ های خاب

    Harness draft : نقشه هارنیش کشی

    Headle : میل میلک

    Heald frame: ورد

    Heat setting : تثبیت تاب نخ با حرارت یا تثبيت حرارتي

    Hemp : کنف – لیف ساقه ای شاهدانه

    Hybrid carpet : فرش مخلوط – فرشی که در آن از دو یا چند نوع نخ استفاده شده است.

    High pile carpet : فرش پرز بلند

    Honing : عملیات تیزکردن تیغ شیرینگ

    Hook : قلاب

    Hooking plan : نقشه هارنیش کشی

    Hospitality carpet : فرش مسافرخانه ای

    House hold Textiles : منسوجات خانگی

    Inching speed : سرعت تک ضربه

    Incorporated : اینکورپوریتد – حالتی که خاب مرده به داخل فرش می رود.

    Incorporated dead pile : خاب مرده اینکورپوریتد

    Indentation : فرورفتگی روی فرش بر اثر فشار وسایل سنگین مثل مبل

    Indoor air quality (IAQ) : کیفیت هوا که توسط ساکنین محیط دربسته تنفس می شود.

    Jaspe : دورنگی – خطوط باریکی که حاصل از اختلاف شید یک رنگ مشابه در فرش می باشند. عیب دورنگی می تواند براثر اختلاف تاب دو نخ مشابه به وجود آید.

    J Cut : برش J – برش نامناسب نخ خاب که به خاطر عدم تنظیم تیغ یا کشش نایکنواخت بوبین نخ می باشد .

    Knife rope : بند تیغ

    Labeling : برچسب زنی

    Ledger blade : تیغه تخت (شیرینگ) – چاقوئی (کاشان)

    Length wise : طول باف

    Let off : تغذیه تار به ماشین بافندگی

    Leveling : اتراز کردن هارنیش ها

    Lifting lever : بازوی ورد

    Loop in backside : قل زدگی - لوپ پشت فرش

    Mat : ۱- زیرتلفنی ۲- زیرپائی (اتومبیل) ۳- زیرظرفی ۴- پادری

    Medallion : ترنج وسط قالی

    Mending : رفوگری

    Mirror effect : حالت قرینه که هنگام بافتن نوشته یا متن به وجود می آید.

    Mirror woven : قرینه بافی

    Misdraw : طراحی اشتباه – نخ کشی اشتباه

    Mixed contour : خطوط درهم

    Multi level surface carpet : فرش با نقشه برجسته

    Not through to the back : حالتی که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود.

    Opener : چکشی – بازکننده سر گریپر

    Oriental carpet : فرش دستباف شرقی – فرش اصيل

    Outdoor carpet : فرش محوطه - نوعی فرش که طوری طراحی می گردد که نسبت به رطوبت، دمای بالا و اشعه ماورابنفش مقاوم باشد.

    Over locking : ریشه دوزی

    Perceived quality : کیفیت حسی - تعیین کیفیت فرش با لمس کردن، نگاه کردن. غالب مصرف کنندگان این عبارت را با کیفیت واقعی فرش اشتباه می گیرند.

    Piece length : متراژ بافی

    Piece working : کارمزد بافی

    Pile thickness : ضخامت خاب که با کسر ضخامت برزنت از ضخامت کلی فرش به دست می آید.

    Pilling : پرزدهی – پفکی شدن و ریزش: حالتی که الیاف به صورت گلوله درآمده و روی سطح فرش قرار می گیرند. این الیاف با برس و مکش خارج می شوند.

    Plaiter : رول کن فرش

    Pull-out device : پودکش (بافت لوپ)

    Radio : رادیو– پارامتری که رابطه بین رج های خاب و تعداد خطوط افقی نقشه فرش را نشان می دهد.

    Residential carpet : فرش خانگي - فرش های ارزان قیمت که در خانه های پیش ساخته و هتل های کم خرج استفاده می شوند.

    Resilience : برگشت پذیری فرش – توانایی خاب فرش برای بازگشت به حالت اولیه پس از واردکردن فشار یا عبور و مرور

    Reverse motion : حرکت عکس

    Rug with silk accent : قالی با گل ابریشم

    Seams : سرطاقه بین رول – سرطاقه فرش (تکمیل) - محل اتصال دو طاقه فرش به یکدیگر

    Sectional warping : چله پیچی بخشی

    Sectioning : مقطع گیری از الیاف

    Selvedge device : دستگاه حاشیه بافی – بچه ژاکارد

    Selvedge take-up : پیچش ضایعات حاشیه

    Serging : حاشیه دوزی کناره های فرش

    Shading : سایه دار شدن- حالت سایه روشن سطح فرش که بر اثر تغییر جهت خاب دیده می شود. با وجود این که انعکاس نور متفاوت است اما با دورنگی فرق دارد.

    Shaggy rug : قالی پرز بلند

    Shearing : تراش دادن پرز های فرش – ماشین تراش پرز – دستگاه شیرینگ

    Sisal : سیسال – نوعی کفپوش ماشینی شبیه گلیم که تعداد رنگ در آن محدود بوده و بیشتر از
    رنگ های طبیعی مثل قهوه ای، مشکی و سفید استفاده می شود.

    Sizing : آهارزنی

    Slack warp : چله شل باف

    Slay : دفتین

    Sluff off : رودگی – روده شدن پود

    Spike roll : غلتک سوزنی

    Sprouting : بالا آمدگی خاب- نوک زدن خاب- حالتی که ریشه های خاب از سطح فرش بیرون می زنند.

    Stuffer warp : چله سفت باف

    Surface touch : زیردست

    Symmetric weave : بافت متقارن

    Taking up : پیچش فرش- عمل پیش کشیدن و پیچیدن تدریجی فرش بافته شده در ماشین بافندگی

    Taking down : پیچش فرش - عمل پیچش فرش بافته شده بر روی غلتک های رول کن

    Tangle : به هم گیر کردن نخ – گوریده شدن نخ یا الیاف

    Through to the back : حالتی که نقشه فرش از پشت آن قابل رویت است.

    Tie up : زه کشی – هارنیش کشی

    Tone on tone : طراحی فرش با استفاده از شیدهای مختلف یک رنگ

    Tournay carpet : اصطلاحی که در بریتانیا برای فرش های مخملی با خاب یک شانزدهم اینچ به کار می برند.

    Uneven cut : برش نامرتب – حالتی که به واسطه کندی تیغ ، سطح فرش نخ نما می شود.

    Wall to wall : سرتاسری

    Weft wise : عرض باف


  • بازگشت